English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flews U قسمت اویخته لب بالای سگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
giants stride U تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
Other Matches
flaps U قسمت اویخته هر شیئی
flap U قسمت اویخته هر شیئی
flapped U قسمت اویخته هر شیئی
flaps U برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
flapped U برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
flap U برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
dag U قسمت تیز هر چیزی که اویخته باشد
up stream U بالارود در قسمت بالای نهر
space above property U فضای قسمت بالای ملک
ascender U قسمت بالای حروف کوچک
topsides U قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
calipash U قسمت بالای کاسه لاک پشت
choke bore U روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
nutant U سرازیر اویخته زیور اویخته
pile U گوشت فرش [قسمت آزاد نخ در بالای گره است و ارتفاع آن بسته به نوع و محل بافت فرش از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر می رسد.]
salachak U فرش محرابی یموتی [این نوع بافت حالت معمول مستطیل شکل فرش را ندارد و قسمت بالای فرش شکل قوسی یا مثلثی دارد.]
overhead clearance U حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover U پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pop U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
suspended U اویخته
pendent U اویخته
penduline U اویخته
pensile U اویخته
flapping U اویخته
flappy U اویخته
pendants U اویخته
pendant U اویخته
poutingly U با لب اویخته
underhung U اویخته
droppers U اویخته
dropper U اویخته
overhung U اویخته
hung U اویخته
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
lappet U گوشت اویخته
suspensed load U بار اویخته
down in the mouth U لب و لوچه اویخته
beetles U اویخته شدن
pendulums U جسم اویخته
suspended ceiling U سقف اویخته
beetle U اویخته شدن
punka U بادبزن اویخته
cat walk U راه رو اویخته
flap eared U اویخته گوش
chap fallen U لب ولوچه اویخته
pendulum U جسم اویخته
flaps U اویخته وشل
flapped U اویخته وشل
pendentive dome U گنبد اویخته
flap U اویخته وشل
transom U پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
lob U گوشت یا پوست اویخته
lobbed U گوشت یا پوست اویخته
flaccid U چروک شده اویخته
lobbing U گوشت یا پوست اویخته
lappet U لبه اویخته کلاه
thrum U ریشه یانخ اویخته
lobs U گوشت یا پوست اویخته
lop eared U دارای گوش اویخته
dolman sleeve U استین گشاد و اویخته
penduline U دارای اشیان اویخته
lopeared U دارای گوشهای اویخته
pendulously U بطور اویخته یا تاب خور
trusses U بدار اویخته شدن خرپا
breasted transmitter U میکروفونی که به گردن اویخته میشود
lobate U دارای غبغب یازائده اویخته
lobated U دارای غبغب یازائده اویخته
dipping sonar U سونار اویخته از هواپیما یاهلیکوپتر
trussed U بدار اویخته شدن خرپا
to poke one's head U با سرپایین اویخته راه رفتن
pensile birds U پرندگانی که اشیانه اویخته میسازند
drop leaf U رومیزی اویخته از اطراف میز
truss U بدار اویخته شدن خرپا
trussing U بدار اویخته شدن خرپا
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
slouch hat U کلاه لبه پهن ولبه اویخته
hanging U بدار زدن چیز اویخته شده
valance U لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
pantaloon U پیر مرد عینکی شلوار اویخته دلقک
mastiff U سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
mastiffs U سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
valences U لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
pinup girl U دختر زیبایی که عکسهایش به دیوار اویخته شود
valances U لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
lugsail U بادبان چهارگوشی که بطوراریب به زورق یا قایق اویخته شود
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
crosshead U وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میش ود
jackrabbit U نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
lobe U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobes U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
sabretache U خرجین یاکیسه چرمی پهن که بکمر بند سرباز سواره نظام اویخته است
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
above U بالای سر
over- U بالای
overhead U بالای سر
over- U بالای سر
overhead U در بالای سر
oer U بالای
over U بالای
outreach U بالای سر
above U بالای
into the bargain U بالای ان
at the top of U در بالای
atop of U در بالای
up U بالای
upped U بالای
upping U بالای
over U بالای سر
atop of U بالای
on U بالای در باره
knap U بالای تپه
over the horizon U بالای افق
upstream U بالای رودخانه
overhead cover U حفاظ بالای سر
crow's nest U بالای بلندی
over the horizon U از بالای افق
fanlight U پنجره بالای در
crowns U بالای هرچیزی
fanlights U پنجره بالای در
uptown U بالای شهر
oer U بالای سر روی سر
above the earth U بالای زمین
mantel board U در بالای بخاری
crown U بالای هرچیزی
aloft U در بالای زمین
mean high water U اب بالای میانگین
overhead backhand U بک هند از بالای سر
overhead forehand U فورهند از بالای سر
run over <idiom> U حرکت از بالای
It passed over my head. U از بالای سرم رد شد
up the street U بالای خیابان
roof tree U کش بالای شیروانی
rooftops U بالای بام
pressure above the atmosphere U فشار بالای جو
plunging fire U اتش بالای سر
rooftop U بالای بام
in U بالای روی
in- U بالای روی
fan light U پنجره بالای در
ridge pole U کش بالای شیروانی
ridge piece U کش بالای شیروانی
overhead stroke U ضربه از بالای سر
ridge tree U کش بالای شیروانی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
rain water head U طشتک بالای ناودان
exoatmosphere U ترکش اتمی بالای جو
intercepting ditch U ابرو بالای خاکبرداری
tree house U خانه بالای درخت
high rate of interest U نرخ بالای بهره
aboveground U در بالای سطح زمین
aerospace projection operations U بالای منطقه عملیات
bartizan U کنگره بالای برج
referee U داور بالای والیبال
refereed U داور بالای والیبال
refereeing U داور بالای والیبال
referees U داور بالای والیبال
spike over the block U ابشار از بالای دفاع
the sky is above us آسمان بالای سر ماست
pulpit U بالای منبر رفتن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com